مـردی که دائـم در مسیر پاک نور است
از چالـه های معصیت همواره دور است
دل در حـریـــــم سرزمیـن عشــق دارد
در اظطراب جاده ها مردی صبور است
در پیش رو صد مرحله افتـادن و کوه
آیینه ای از پایداری همچو مور است
اندیشه ی ماهی فقط آغوش دریاست
گرچه مسیــر رودخانه غــرق تـور است
بایـد بــرای راه فکـــــــــری کــــرد آری
با عشق باید رفت وقتی عقل کور است
فرهاد مرادی
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
,
:: بازدید از این مطلب : 734
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0